کد مطلب:224161 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:199

مطلع ساختن امام رضا مأمون را
در این فرصت حضرت رضا (ع) اوضاع آشفته بغداد را و تسلط ابراهیم ابن مهدی و بیرون نمودند حسن بن سهل و كشته شدن هرثمه و كلیه وقایع را به سمع مأمون رسانیدند.

مأمون گفت فضل بن سهل مرا چنین گفته كه او را به نیابت من نصب كرده اند.

از این گفته نیز معلوم می شود كه مقصود پیشنهاد فضل به مأمون در انتخاب یكی از سادات طالبیه همان طباطبا یا دیگری بود كه در نظر داشته بغداد نیابت خلافت دهد نه امام رضا (ع) و این سخن هم درست تر می آید و شواهدی هم در دست است كه فضل به امام رضا (ع) نظری نداشته زیرا او هم مانند سایر صدراعظم ها به منطوقه «الملك عقیم» بازیگر قابلی بوده می خواسته كشورش اداره شود نه آن كه حقی به حق دار برسد.

مأمون به محض شنیدن این اخبار تكانی خورد و تغییر رویه داد و باز هم مطمئن نبود به امام رضا (ع) گفت آیا غیر از شما كسی دیگر هم مطلع است امام فرمود آری اگر آن ها را از دست فضل امان دهی و لذا جمعی دیگر آمدند بیانات امام را به فوریت ذكر كردند.

مأمون پیشنهاد امام رضا (ع) را در رفتن بغداد و خوابانیدن فتنه پذیرفت و عازم بغداد شد فضل از جریان مطلع شد سعایت در حق امام رضا (ع) كرد - هنوز اثر نبخشیده بود كه خود فضل را در حمام لشكریان مأمون كشتند و در طوس هم امام رضا (ع) را شهید كرد و برای اغفال حسن بن سهل نامه ای با انعام و خلعتی به او نوشت به بغداد فرستاد و او را وزیر خود نمود و نوشت كه برای خونخواهی برادرت در سرخس ماندم تا كشندگان او را به كیفر برسانم و چهار نفر هم



[ صفحه 108]



بدین جهت كشت و حركت كرد.

حسن بن سهل با انگشتری كه به ضمیمه فرمان وزارت دریافت كرد خوشحال شد مأمون هم تا رسید پوران دختر حسن را به عقد خود در آورد و حسن بن سهل را چیزی خورانیدند كه به مرض صرع و مالیخولیا و جنون مبتلا شد مأمون هم فوری مقام وزارت و خزائن لشكر را از او گرفت به حمید طوسی سپرد [1] .


[1] در منتخب جوامع الحكايات مرحوم ملك الشعراي بهار مصحح كتاب مي نويسد حميد طوسي را مسلم نشد كيست در حالي كه اين حميد بن قحطبه طوسي از عمال جنايات هارون الرشيد بود و صاحب بقعه هاروني است كه مدتي هم استاندار طوس بود و پس از تسلط مأمون بر بغداد و عزل حسن بن سهل حميد بن قحطبه طوسي را به وزارت برگزيد و به جاي او طاهر ذواليمينين را استاندار خراسان كرد.